واکنش ها نسبت به این اقدام دونالد ترامپ هم در فلسطین و هم منطقه و هم در سطح بین المللی بسیار وسیع بوده است. تا کنون این اقدام ترامپ از زوایای مختلف از سوی شخصیت های سیاسی و تحلیلگران مورد ارزیابی قرار گرفته است. آنچه که از فحوای همه این ارزیابی ها و مواضع دریافت می شود، نگرانی نسبت به آینده منطقه و حتی جهان است.
– همان سان که دولت انگلیس با صدور اعلامیه بالفور خود را متعهد با تاسیس رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین ساخت و همه اقدامات سیاسی، اقتصادی، نظامی و حقوقی را برای اجرای این تعهد به کار بست، دولت امریکا نیز خود را متعهد به تثبیت موجودیت تحمیلی رژیم صهیونیستی در سطح منطقه می داند. بر این اساس در همه سال های پس از جعل اسرائیل در سرزمین فلسطین، در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، تسلیحاتی و حقوقی از صهیونیست ها حمایت کرده است و آشکارا چشم بر همه اقدامات ضد بشری و نقض فاحش حقوق و مقررات بین اللملی از سوی این رژیم بسته است و با استفاده از جایگاه خود در نظام بین الملل به عنوان یک قدرت هژمون، موجب شده دیگران نیز این موارد را نادیده بگیرند.
در شرایط فعلی که فتنه تروریستی – تکفیری به پایان خود نزدیک شده و مسئله فلسطین بار دیگر به عنوان اولویت جهان اسلامی مطرح شده است، این نگرانی در محافل صهیونیستی شدت گرفته است که موجودیت اسرائیل پس از فتنه تکفیری به شدت به مخاطره افتاده است، لذا تثبیت موجودیت اسرائیل به یک امر فوری تبدیل شده است. این نگرانی در ” قرارداد نهایی” یا همان ” معامله قرن ” ترامپ، خود را آشکار ساخته است. یعنی نهایی کردن صلح اسرائیل با رژیم های عربی که مقدمه آن حذف بیت المقدس از معادله است. بر همین اساس دولت امریکا مشورت های متعددی را با بن سلمان در عربستان، السیسی در مصر، محمد بن زاید در امارات متحده عربی و عبدالله در اردن از طریق سفرای خود در این کشورها و سفرهای متعدد رکس تیلرسون وزیر امور خارجه، جیمز متیس وزیر دفاع، مایک پنس معاون رئیس جمهور و جرالد کوشنر مشاور ارشد ترامپ که داماد وی نیز هست، انجام داده است و موافقت و همراهی این رژیم ها را اخذ کرده است.
– با این اقدام، دولت امریکا و رژیم صهیونیستی در سطح بین المللی منزوی شده اند. مخالفت و محکومیت ۱۴ عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد نسبت به اقدام ترامپ، همچنین محکومیت وزرای خارجه اتحادیه اروپا در نشست خود که با حضور بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی برگزار شده بود، همچنین موج مخالفت های رسمی شخصیت های سیاسی جهان، حاکی از انزوای امریکا و اسرائیل در این موضع دارد.
– گزارش ها حاکی از آن است که با توجه به دلگرمی دریافتی از سوی رهبران عربی مرتجع (مصر، عربستان، اردن و امارات) مبنی بر اینکه اعتراضات نسبت به این اقدام یک هفته و نهایتا دو هفته طول خواهد کشید و پس از آن این موضوعی عادی و پذیرفته شده تلقی خواهد شد، رژیم صهیونیستی سیاست سرکوب خشن با هدف ارعاب فلسطینی ها را در دستور کار خود قرار داده است.
بر همین اساس از روز اول به نظامیان دستوراستفاده از تیر جنگی در مقابل معترضین فلسطینی (با تاکید بر اینکه بیشتر هدف ها از کمر به پایین باشد) داده شد که حاصل آن تا کنون بیش از ۲۵۰۰ مجروح و بیش از ۱۰ شهید همچنین بیش از ۵۰۰ نفر بازداشتی است. رژیم صهیونیستی نیز با نشان دادن سیاست تهاجمی علیه غزه هم دقیقا همین هدف را دنبال می کند. اما مردم فلسطین به میدان آمدند و از شدت خشونت صهیونیست ها هم نترسیدند و کنار نکشیده اند. تاکنون بیش از ۶۰ نقطه درگیری در کرانه باختری رود اردن و مناطق اشغالی ۱۹۴۸ گزارش شده است که حاکی از اراده مردم بر مقاومت است.
– واکنش جهان اسلام و حتی واکنش جوامع غیر مسلمان نسبت به این اقدام ترامپ بسیار قوی بوده است. جز چند کشور عربی مرتجع مانند عربستان و امارات مردم به میدان آمده اند و با تظاهرات متعدد و برپایی متینگ ها حمایت خود از بیت المقدس به عنوان یک منطقه اسلامی و غیر یهودی همچنین اعتراض به امریکا و اسرائیل و دول عربی همسو نشان داده اند. در کشورهای دیگر نیز اعتراضات در حال گسترش است و این روند نشان از شکل گیری جریانی قوی علیه سیاست های منطقه ای امریکا و رژیم صهیونیستی است.
– سخنرانی سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان که صراحتا خواستار به میدان آمدن مردم نسبت به این توطئه و خواستار استمرار اعتراضات مردمی شد همچنین درخواست از ملت فلسطین برای شکل دادن به انتفاضه ای جدید و البته تهاجمی شده است، در واقع با توجه به اهداف خطرناک این توطئه صورت گرفته است. مواضع رهبران سیاسی، نظامی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران در گفتگو با رهبران سیاسی و نظامی مقاومت نشان از عمق خطری است که فلسطین و جهان اسلام را تهدید می کند و نیز پشتوانه محکمی برای استمرار انتفاضه است. استمرار انتفاضه موجب حضور مستمر جوامع در حمایت از فلسطین و مخالفت با رژیم صهیونیستی خواهد بود. حضوری که در صورت استمرار موجب شکاف بین مردم و نظام های مرتجع عربی خواهد شد که خنجر خود را برای فرو کردن در پشت آرمان بزرگ اسلامی فلسطین، بیرون کشیده اند.
– رئیس جمهور امریکا فرصت های زیادی را برای جهان اسلام و ملت فلسطین ایجاد کرده است. با این اقدام، فتنه قومی – مذهبی که با مدیریت امریکا و اسرائیل و همکاری رژیم های عربی به صورت جریان های تروریستی مانند داعش شکل گرفته بود و در حال نهادینه شدن در سطح منطقه بود، از بین رفت و فلسطین به عنوان محور وحدت مجددا مطرح شد. تردیدی نیست که تعریف و ایجاد و نهادینه کردن فتنه تکفیری با هدف افزایش هزینه های ایران و وارد سازی آسیب های بسیار جدی به ایران صورت گرفته بود زیرا ایران به لحاظ مذهبی در جهان اسلام در اقلیت قرار دارد، بنابراین قربانی اصلی این فتنه ایران به شمار می رفت اما با طرح مجدد مسئله فلسطین به دلیل پیشتازی ایران در موضوع حمایت از فلسطین، به نوعی مواضع ایران تقویت شد و این فرصتی بزرگ است که باید از آن نهایت بهره را برد.
– با این اقدام ترامپ در واقع محور سازش فلسطین به رهبری محمود عباس، خلع سلاح شده است و مواضع محور مقاومت در فلسطین به شدت تقویت شده است. محور سازش بیش از ۲۳ سال با تاکید بر اینکه می توان از طریق گفتگو سرزمین های اشغال شده را آزاد کرد، ضمن اینکه فرصت های زیادی را ملت فلسطین سلب کرد، خود نیز به همین بهانه مانع بزرگی در مقابل جریان مقاومت محسوب می شد. با این اقدام رئیس جمهور امریکا خیانت محور سازش کاملا آشکار شده است و برعکس مواضع محور مقاومت بسیار تقویت شده است. در حال حاضر ملت فلسطین تنها یک انتخاب دارند و آن هم مقاومت است.
– خط عادی سازی روابط با اسرائیل به رهبری عربستان نیز با اعلام مواضع امریکا درباره بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، وارد چالش بسیار جدی و سنگینی شده است. این چالش هزینه بسیار سنگینی را هم به عربستان تحمیل خواهد کرد. تحلیلگران بر این باورند هم عربستان که رهبری رژیم های عربی را در فرایند معامله قرن بر عهده دارد و هم اصل این معامله، افق تاریکی پیش روی دارند. گفتگوهای چند جانبه عربی – اسرائیلی یا همان قرارداد نهایی در شرایط فعلی چندان قابل پیگیری نیست. درباره عمق خیانت رژیم های عربی فقط کافی است به صحبت های نتانیاهو توجه کرد که می گوید؛ فلسطینیان به اوهامی اعتقاد دارند که واقعیت ندارد و اگر آنچه را که اسرائیل با مصر و اردن به توافق رسیده است با عربستان و امارات نیز به توافق برسد، فلسطینیان چاره ای جز پذیرش این واقعیت نخواهند داشت!
– محور مقاومت با توجه به میزان خیانت محمود عباس در شرایط فعلی صلاح را در آن می بیند که چندان به این موضوع نپردازد زیرا به نظر می رسد از درون محور سازش جریان هایی در حال باز تولید خود در عرصه مقاومت هستند. حمله موشکی و خمپاره ای گردان های شهدای الاقصی وابسته به جریان فتح از شمال غزه به شهرهای کیسوفیوم و سیدروت، همچنین اجرای عملیات استشهادی در کرانه باختری توسط فرزند یکی از افسران بلند پایه فتح، نشان می دهد که پتانسیل های فتح در جهت مقاومت در حال فعال شدن هستند. تردیدی نیست که با ورود فتحیون به عرصه مقاومت محمود عباس چاره ای جز همراهی با مقاومت نخواهد داشت.
– به نظر می رسد که با گسترده شدن و عمیق شدن انتفاضه فعلی فلسطین و هم حمایت های جوامع از انتفاضه، اسرائیل، امریکا و هم رژیم های عربی خائن به آرمان فلسطین با مشکلات و چالش های سختی درگیر خواهند شد. این موضوع با خروج مقاومت از مقاومت تدافعی به مقاومت تهاجمی، هزینه های اسرائیل را به شدت افزایش خواهد داد. زیرا اساسا جامعه صهیونیستی بر پایه رفاه شکل گرفته است و چنین جامعه ای توان هزینه دادن را ندارد. افزایش اعتراضات ضد جنگ در سال ۲۰۰۶ که عمق جامعه صهیونیستی از سوی موشک های مقاومت هدف قرار گرفته بود، در همین چارچوب ارزیابی می شود.
