جنبش بی.دی.اس (Boycott, Divestment, Sanctions) در سال ۲۰۰۵ با هدف تحریم رژیم صهیونیستی، آغاز به کار کرد؛ “بی.دی.اس” که اختصار سه کلمه به معنای تحریم، خارج کردن سرمایه گذاریها است با الهام از جنبشهای آزادیخواهانهای همچون جنبش حقوق مدنی آمریکا و جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی آغاز شد .
پیش از هر چیز برای معرفی سیاست بایکوت لازم است که میان بایکوت با تحریم به معنای ممنوعیتها و محدودیتهایی که دولتها از آن حمایت میکنند حیطه بندی خاصی را قائل شویم. ممنوعیتهای دولتی اغلب با اقدامات نظامی همراهاند و در پی بی ثبات سازی دولت ها از طریق محدود کردن روابط تجاری بینالمللی، با تضعیف اقتصاد ملی و ایجاد شرایط فشار برای مردم عادی، هستند. از منظر دیپلماتیک و نظامی، این تحریم ها درست در نقطه مقابل بایکوت هایی هستند که اغلب توسط NGOها و گروه های خودجوش مردمی و غیردولتی، مانند جنبش بایکوت و تحریم اسرائیل (BDS) سازماندهی می شوند .
گرچه ریشههای ضد استعماری اصطلاح بایکوت ممکن است به تمامی بایکوتها مربوط نباشد، با این حال این ارتباط موردی در خصوص فلسطین صادق است. فلسطین نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر همچون ایرلند و آفریقای جنوبی طعمه استعمار پیر بریتانیا بوده است، استعماری که توسط شخصیتی به نام «لرد بالفور» بروز و ظهور داشته است. شخصیت بالفور کاملا نمایانگر استعمار بریتانیایی در این کشورها است. مشارکت بالفور در سیاستهای امپراطوری بریتانیا از زمان انتصابش به عنوان «مقام ارشد ایرلند» آغاز شد. از طرفی دوران تصدیگری بالفور متعاقب بود با دوران «نبرد بوئر» در آفریقای جنوبی، با این حال نام او این روزها بیشتر بخاطر «بیانیه بالفور» در خاطر مانده است (۱۹۱۷)، در این اعلامیه آمده است: «دولت عالیقدر [بریتانیا] به تشکیل دولت ملی برای قوم یهود در فلسطین با حسن نیت نظر میکند.» که او را به کشور سوم یعنی فلسطین مرتبط میسازد . (http://socialtextjournal.org)
شخصیت نمادین بالفور به یادمان میآورد که هر سه کشور معضلاتشان را از استعمار بریتانیا به میراث برده بودند. گرچه سیاست ضداستعماری بایکوت در ایرلند ریشه دارد، نهایتاً در بستر جنبش ضد آپارتاید بود که سیاستهای بایکوت بزرگترین موفقیتهایش را در دوران پسا استعماری بدست آورد .
بایکوت ضد آپارتاید که در سالهای ۱۹۶۰ و در بین گروههای حاشیه قدرت نظیر هنرمندان، آکادمیسینها و ورزشکاران آغاز شد، به حدی وسعت یافت که در سالهای ۱۹۸۰ به حمایت گسترده بینالمللی دست یافت و در نهایت در این سالها بایکوت آفریقای جنوبی پشتیبانی سازمان ملل را نیز کسب کرد. بدین ترتیب جنبش بایکوت آفریقای جنوبی، اِی.ان.سی، سرمشقی بدیهی برای جنبش بایکوت اسرائیل است. به عبارتی جنبش بایکوت اسرائیل در گفتمانی انتقادی سیاستهای اسرائیل را گونهای از آپارتاید میشناسد. شناسایی اسرائیل به عنوان دولتی آپارتاید، بعد از انتشار کتاب «جیمی کارتر» با عنوان “صلح نه آپارتاید” در سال ۲۰۰۷ مقبولیت عامتری یافته است .
جنبش بی.دی.اس یا همان جنبش تحریم اسرائیل علاوه بر تحریم کالاهای ساخته شده توسط اسرائیل، در سطوح فرهنگی و آکادمیک نیز به تحریم اسرائیل می پردازد .
تحریم اقتصادی: جنبش بی.دی.اس علیه شرکت های مشارکت کننده در سرکوبگری و استعمارگری رژیم اسرائیل کمپین های بایکوت اقتصادی ترتیب داده است. این شرکت های بین المللی با شرکت در شهرک سازی های غیرقانونی اسرائیل و به عنوان پیمانکار در سیستم نظامی و دولتی اسرائیل به این رژیم در تخطی از قوانین بین المللی و نقض حقوق بشر کمک رسانی می کنند. این کمپین توانسته است باعث خروج کامل برخی از شرکت ها از معامله با اسرائیل شود. براساس نظر بانک جهانی و سازمان ملل، جنبش بی.دی.اس تاثیر اقتصادی مهمی روی اسرائیل داشته و با توسعه این کمپین این اثرات بیشتر خواهد شد .
تحریم آکادمیک: دانشگاه های اسرائیلی اصلی ترین، و استوارترین یاران رژیم اسرائیل در اشغال، آپارتاید و استعمارگری هستند. این دانشگاه ها آشکارا در ساخت و توسعه سیستم های نظامی و تسلیحاتی و دکترین های نظامی به کارگرفته شده در جنایات جنگی اسرائیل در لبنان و غزه، توجیه استعمارگری کنونی در سرزمین فلسطین، عقلانی جلوه دادن پاکسازی های قومی و نژادی مردم فلسطین، تبعیض میان دانشجویان یهودی و غیر یهودی و دیگر موارد نقض حقوق بشر و قوانین بین المللی دخیل بوده و درگیر هستند (Keller 2009; Dawson and Mullen 2015) .
جهت پایان بخشیدن به این مشارکت در تخطی از قوانین بین المللی، بی.دی.اس بخشی از فعالیت خود را به بایکوت و تحریم نهادها و موسسات اسرائیلی اختصاص داده است. اکنون، با ممانعت از عادی سازی سرکوب، بسیاری از نهادها و انجمن های آکادمیک، اتحادیه ها و انجمن های دانشجویی در کنار هزاران مرکز علمی در سراسر جهان از بایکوت آکادمیک و دانشگاهی اسرائیل حمایت می کنند . (bdsmovement.net)
در چند سال گذشته و پس از پشتیبانی انجمن مطالعات آمریکا، آ.اس.آ، از بایکوت دانشگاههای اسرائیل، بیش از پیش روشن شده است که سیاست بایکوت از حاشیه به مرکز پیشروی کرده است. به عنوان مثال جغرافیدانان فراوانی به فراخوان مردم فلسطین پاسخ مثبت داده اند، به گونه ای که در سال ۲۰۱۰ حدود ۵۰۰ نفر از جغرافیدانان طوماری را به اتحادیه بین المللی جغرافیا ارسال کردند و در آن درخواست تغییر مکان کنفرانس منطقه ای این اتحادیه از اسرائیل را داشتند . (Robert B.Ross, 2016)
با این حال حمایت عمومی از بایکوت اسرائیل در آمریکا با مقاومتهای خاصی نیز روبهرو شده است. به عنوان مثال در ماههای پس از تصویب قاطع حمایت آ.اس.آ از فلسطین، تهدیدهای بسیاری مبنی بر اقدامات قانونی بر علیه این انجمن مطرح شد و در کنار آن تمهیداتی حقوقی طرح ریزی شد، برای تنبیه دیگر انجمنهای آکادمیکی که قصد دارند از بایکوت دانشگاههای اسرائیلی حمایت کنند . (socialtextjournal.org)
تحریم فرهنگی: اسرائیل از ابزار فرهنگ برای ایجاد پروپاگاندا جهت توجیه و تطهیر اشغالگری، استعمارگری و آپارتاید خود بهره برداری می کند. درست مانند فعالان ضد آپارتاید آفریقای جنوبی که فراخوانی را مبنی بر بایکوت فرهنگی آفریقای جنوبی به تمام هنرمندان، نویسندگان و نهادهای فرهنگی و هنری جهان ابلاغ کردند، بی.دی.اس نیز تمامی شاغلان در حوزه فرهنگی و سازمان های فرهنگی بین المللی، مانند اتحادیه ها، انجمن ها خواسته است که در جهت بایکوت و یا لغو تمام رویدادها، فعالیت ها، توافقات یا پروژه های هنری و فرهنگی گام برداند که مستقیم و غیرمستقیم با گروه ها و نهادهای اسرائیلی در ارتباط هستند. همچنین از جشنواره ها و رویدادهای بین المللی درخواست شده است تا هرگونه حمایت مالی از دولت اسرائیل و یا افراد وابسته به آن را رد کنند. هزاران نفر از هنرمندان در سرتاسر جهان اکنون به بخش فرهنگی جنبش تحریم اسرائیل پیوسته اند . (PACBI, 2004)
براساس آنچه در پایگاه رسمی این جنبش آمده است، مطالبات مردم در این جنبش از رژیم اشغالگر قدس به شرح زیر است :
– پایان اشغالگری و استعمار اراضی عربی و از بین بردن دیوار حائل .
– به رسمیت شناختن حق اساسی برابری کامل شهروندان عرب فلسطینی .
– اجرای حق بازگشت بر اساس مصوبه شماره ۱۹۴۴ سازمان ملل متحد .
مطالبات مذکور از طرف جنبش تحریم اسرائیل مبتنی بر مطالبات و مظلومیت تمامی فلسطینیها و نه تنها فلسطینیهای کرانه باختری و نوار غزه است؛ چرا که این افراد تنها ۳۸% از مجموع فلسطینیهای ساکن در سراسر جهان را تشکیل میدهند. این جنبش سعی دارد مطالبات آوارگان فلسطینی را که حدود ۵۰% از فلسطینیها را تشکیل میدهند برآورده سازد .
جنبش جهانی تحریم رژیم صهیونیستی و خارج کردن سرمایهگذاریها از فلسطین اشغالی و اعمال تحریمها بر ضد این رژیم در سطوح مختلف، به شکل سریع رو به افزایش گذاشته است. پایین آمدن پیشبینیها در مورد مفید بودن روند سازش فلسطینی- اسرائیلی و سیاستهای نژادپرستانه و سرکوبگرانه رژیم صهیونیستی بر ضد فلسطینیها، فعالان فلسطینی و متحدان بینالمللی آنها را به تلاش برای ایجاد جایگزینهای متنوع جهت انزوای اسرائیل و تحریم و مجازات آنها واداشته است تا در نهایت این رژیم را مجبور به رسمیت شناختن حق فلسطینیها در تعیین سرنوشت خود نمایند. در نتیجه تمرکز دستاوردهای این جنبش، اهداف این رویکرد با حمایت روزافزون هنرمندان و سندیکاهای دانشجویی و حرفهای و رهبران دینی در کشورهای متعدد مواجه شده و همین موضوع لحن خشونتآمیز رژیم صهیونیستی بر ضد این جنبش و فعالان آن را با هدف مهار یا محاصره آن افزایش داده است .
سازمان های دخیل در جنبش بی.دی.اس
بر اساس مندرجات سایت رسمی بی.دی.اس، کمییته ملی بی.دی.اس از سازمان های داخلی و بین المللی متعددی تشکیل شده است که وظایف آنها عبارت است از: ایجاد کمپین ها و فعالیت های بی.دی.اس به صورت محلی، منطقه ای و بین المللی مانند برگزاری سخنرانی های عمومی و ارائه بیانیه؛ افزایش حامیان با برقراری ارتباط موثر با تصمیم سازان اصلی؛ نظارت و انجام اقدامات سریع ضد طرح ها و پروژه هایی که به شناساندن ماهیت اصلی اسرائیل کمک می کنند؛ توسعه کمپین های بی.دی.اس در کشورهای عربی؛ تحقیق و پژوهش درخصوص راهبردهای توسعه بی.دی.اس و غیره .
اعضای فعلی این کمیته عبارتند از: شورای نیروهای ملی و اسلامی در فلسطین ؛ اتحادیه عمومی کارگران فلسطینی ؛ فدراسیون عمومی اتحادیه های تجاری فلسطین ؛ ائتلاف اتحادیه فلسطینی بی.دی.اس ؛ شبکه نهادهای مردم نهاد فلسطین ؛ فدراسیون اتحادیه های وابسته تجاری ؛ موسسه ملی NGOهای فلسطین ؛ ائتلاف جهانی حق بازگشت فلسطینیان ؛ ائتلاف مدنی برای دفاع از حقوق مردم فلسطین در بیت المقدس ؛ و … (https://bdsmovement.net/bnc)
جدای از سازمان های داخلی فلسطین، کشورها، سازمان ها، بنیادها و انجمن های خیریه مذهبی در سراسر جهان به حمایت مالی و معنوی از جنبش بی.دی.اس پیوسته اند. براساس سایت NGO مانیتور اتحادیه اروپا بزرگترین تامین کننده کالی NGOهای فعال در مناقشه عربی- اسرائیلی هستند که جنبش بی.دی.اس یکی از آنهاست. همچنین برخی دولت ها –نه فقط از اروپا- هرساله میلیون ها دلار کمک مالی را به سمت گروه های حامی بی.دی.اس روانه می کنند. بنیادهای خصوصی نیز میلیون ها دلار و میلیون ها یورو را برای کمک به کمپین های بی.دی.اس در سراسر جهان هزینه می کنند . (http://www.ngo-monitor.org)
استراتژی فعالان جنبش تحریم اسرائیل
استراتژی جنبش تحریم اسرائیل و پشتیبانان آن را میتوان به دو بخش اصلی تقسیم کرد، بخش داخلی و بخش خارجی .
فعالیتهای خارجی: استراتژی جنبش بی.دی.اس مبتنی بر تغییر تدریجی است که از طریق آن گام اولیه برای تحریم اسرائیل و خارج کردن سرمایهگذاریها در تمامی ابعاد اقتصادی و علمی و فرهنگی و ورزشی و نظامی از سرزمینهای اشغالی به اجرا گذاشته شود. به این ترتیب میتوان به هدف نهایی یعنی انزوای اسرائیل و تحمیل محاصره بینالمللی بر این رژیم در ابعاد متعدد رسید. بی.دی.اس پیچیدگی ائتلافهای بینالمللی حامی اسرائیل و اختلاف رویکردهای بینالمللی در این رابطه را می داند. به همین علت رویکرد خود را براساس “حساسیت روش” قرار داده است، به این معنا که فعالیت جنبش و متحدان آن بر اساس ترسیم اهداف و استراتژیها بر اساس شرایط داخلی و روش تعامل با آنها است. به همین علت هجمه های متعدد جنبش مذکور به صورت غیرمتمرکز دنبال میشود، برخی از فعالان این جنبش ممکن است تصمیم به تحریم تمامی دانشگاههای اسرائیل بگیرند، در حالی که برخی دیگر تحریم شرکتهای فعال در سرمایه گذاری به شکل غیرقانونی در شهرکهای صهیونیستنشین کرانه باختری و اراضی اشغالی سال ۱۹۶۷ را در دستور کار قرار دهند. بر همین اساس است که بیشتر فعالان اروپایی این جنبش سرمایه گذاری در شهرکهای صهیونیست نشین را تحریم کردند، چرا که این اقدامات نه تنها نقض قوانین بینالملل به شمار میرود، بلکه قوانین و اقدامات اروپایی در زمینه ممنوعیت سرمایهگذاری در شهرکهای صهیونیست نشین را نیز نقض میکند. در زمینه اجبار شرکتها برای خارج کردن سرمایه گذاری از اسرائیل، فعالان این جنبش رویکردهای منظم و مستمری را برای حمله به شرکتهای سرمایهگذار در اسرائیل (به ویژه در بخش شهرک سازی در کرانه باختری) آغاز کردند .
فعالیت های داخلی: استراتژی جنبش بی.دی.اس در داخل اراضی اشغالی سال ۱۹۶۷ مبتنی بر تحریم کالاها و مؤسسات اسرائیلی و آگاهسازی فلسطینیها در زمینه اهمیت این تحریم است. کمیته ملی تحریم کالاهای اسرائیلی و کمیته هماهنگی تحریم مردمی که اخیراً تشکیل شده است یکی از مهمترین ابزارهایی است که برای بسیج افکار عمومی در این راستا مورد استفاده قرار میگیرد. این جنبش همچنین به دنبال تشدید رویکرد تولیدات ملی و ایجاد جایگزینها در برابر کالاهای اسرائیلی از نظر کیفیت و قیمت است. با وجود موفقیتهای متمادی جنبش تحریم اسرائیل در ابعاد بینالمللی، اما تأثیرگذاری این جنبش همچنان در سطح داخلی ضعیف است، چرا که بازارهای فلسطینی بعد از بازارهای آمریکا از نظر فروش کالاهای اسرائیلی در رتبه دوم قرار دارد و این مساله به علت انحصاررژیم صهیونیستی بر این بازار است. این موضوع تا حد زیادی به ضعف هماهنگی بین جنبش تحریم اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین باز میگردد. تشکیلات خودگردان همچنان بر روی احیای روند سازش و مذاکرات دوجانبه با طرف اسرائیلی حساب کرده است و نسبت به واکنش این رژیم در صورت پذیرش طرح تحریم فراگیر آن میترسد. همچنین تحریم کالاهای اسرائیلی در نوار غزه نیز بسیار مشکل است، به ویژه بعد از اینکه تونل های ارتباط بین مصر و نوار غزه از بین رفته و رژیم اسرائیل محاصره اقتصادی و تخریب کارگاه های غزه را تشدید کرده است .
میزان تاثیرپذیری اسرائیل از بی.دی.اس (موفقیت BDS )
با وجود اینکه جنبش بی.دی.اس حدود ۱۲ سال پیش تشکیل شده است، اما دستاوردهای عملی و نگرانی روزافزون اسرائیل از تأثیرات این جنبش در سه سال اخیر بروز بیشتر داشته است، با وجود اینکه اطلاعات دقیقی در مورد تاثیر هجمه وسیع و تحریم کالاها بر رژیم صهیونیستی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم وجود ندارد، اما واکنشهای تند رژیم صهیونیستی در مورد فعالیتهای این جنبش و برخی شاخصهای اقتصادی نشان از آن دارد که فعالیتهای جنبش بی.دی.اس به عامل مهمی برای نگرانی سرکردگان رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.در اولویت قرار گرفتن این موضوع در اجلاس هرتزیلیا در سال ۲۰۱۶ نیز حساسیت این موضوع را نمایان می سازد .
در مورد تحریم آکادمیک و فرهنگی، جنبش مذکور اخیراً رویکرد گسترده و جهانی برای تحریم علمی مؤسسات اسرائیلی آغاز کرده که باعث نگرانی سردمداران اسرائیل از تاثیر این تحریم ها بر دانشگاه های اسرائیل و آسیب دیدن نسل آینده صهیونیستها شده است، چرا که به اعتقاد آنها این نسل باید مناصب عالی آینده رژیم صهیونیستی را برعهده بگیرند و به این ترتیب تصمیمسازیهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در آینده نیز تحت تأثیر این تحریمها قرار خواهد گرفت. به عنوان مثال در نتیجه تلاشهای متوالی فعالان این جنبش، اتحادیه دانشجویان انگلیس که حدود ۷ میلیون عضو دارد، به این تحریمها پیوستند. همچنین اتحادیه دانشجویان در ایالت مهم اونتاریا نیز که بالغ بر ۳۰۰ هزار عضو است، به این جنبش ملحق شدند. علاوه بر اینها برخی دانشگاهها نظیر دانشگاه دی پول و وسترن شمالی آمریکا، مؤسسات آموزشی رژیم صهیونیستی را تحریم کردهاند .
در ابعاد تحریم اقتصادی رژیم صهیونیستی که بیشترین نگرانیها را برای این رژیم ایجاد کرده است، فعالیتهای بی.دی.اس در دست توسعه است، سران رژیم صهیونیستی نگران این هستند که فعالیتهای متمرکز و مبارزاتی این جنبش در آینده به نابسامان شدن اقتصاد اسرائیل و ایجاد اختلال و کاهش سرمایهگذاریهای خارجی در سرزمینهای اشغالی منجر شود. این در حالی است که سرمایهگذاریهای خارجی یکی از مهمترین منابع قدرت و توسعه اقتصاد رژیم صهیونیستی به شمار میرود. استراتژی جنبش تحریم رژیم صهیونیستی و فعالیتهای تأثیرگذار آن در عرصه اروپا به اختلال نسبی و نابسامانی در برخی شرکتهای اسرائیلی و شرکتهای سرمایهگذار در سرزمینهای اشغالی منتهی شده است، این موضوع باعث شده سود این شرکت ها کاهش پیدا کرده و آنها قدرت خود را در حفظ ارزش بالای بازارهای خود از دست بدهند. با وجود اینکه هیچ آمار واقعی از خسارتهای وارد شده به اقتصاد رژیم صهیونیستی در نتیجه تحریم اقتصادی آن وجود ندارد، اما دفتر مرکزی آمار رژیم صهیونیستی معتقد است که اقتصاد اسرائیل در نتیجه تحریم اروپایی بر ضد تولیدات کشاورزی از شهرکهای صهیونیستنشین در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ بالغ بر ۶ میلیارد دلار خسارت دیده است و احتمال دارد حجم این خسارت به ۹.۵ میلیارد دلار در پایان سال جاری برسد .
هم چنین دردناک ترین حقیقت برای اسرائیل در رشد بی.دی.اس این است که بسیاری از افرادی که طرفدار و حامی اسرائیل بوده اند، اکنون علیه سیاست های غیر انسانی این رژیم موضع گرفته اند مانند بسیاری از یهودیان سکولار ساکن ایالات متحده و دیگر نقاط جهان؛ و این خیزش و جبهه گیری بیشتر پس از تهاجم اسرائیل به غزه در سال ۲۰۱۴ بوده است . (Ghazi-walid Falah, 2016) با این حال جنبش بایکوت علیرغم این مخالفتها در مسیر خود بسیار موفق بوده است، به عبارتی جنبشی که زمانی حاشیهای تلقی میشد، یک دهه پس از آغاز به تهدیدی استراتژیک برای اسرائیل بدل شده است. تهدیدی که تنها برنامۀ هستهای ایرانیان میتواند جدیتر از آن باشد. چطور این جنبش بعد از ده سال چنین پیشرفت کرد و چرا جنبش بایکوت در گسترش خود موفق بود، دلایل متعددی برای این بسط موفقیت آمیز وجود دارد که پنج مورد از آنها را در اینجا بررسی میکنیم .
۱ – جنبش بایکوت اسرائیل صلح آمیز است: جنبش بایکوت از مردم میخواهد با حمایتهایشان و با کیف پولشان با اسرائیل بجنگند، نه با اسلحه. بدین ترتیب وقتی اسرائیل و رهبران آن، جنبش بایکوت را به عنوان تهدیدی نظامی مطرح میکنند چهرهای بیش از بیش مضحک و غیرعقلانی از خود به نمایش میگذارند. ناتوانی اسرائیل از دادن پاسخ جامع و سازگار به جنبشی صلحآمیز و مبتنی بر قانون، بر اعتبار این جنبش افزوده است. اسرائیل خود به این ناتوانی اذعان دارد، در این خصوص یکی از افسران ارشد اسرائیل در خصوص کنترل اعتراضات صلحآمیز در کرانه غربی رود اردن گفته بود: «اسرائیل در گاندی بازی خوب نیست». شاید اسرائیل در متقاعد کردن اذهان عمومی دربارۀ این که گروههایی نظامی چون حماس در تلاشاند تا اسرائیل را نابود کنند، موفق باشد؛ اما وقتی حرف از گروهی از افراد پیر و جوان در میان است که از خرید کالاهایی مشخص خودداری میکنند تا به شرکتهایی لطمه بزنند که از اشغال نظامی سود میبرند، گفتن چنین حرفهایی خیلی سختتر است .
۲ – نمایندۀ دغدغههای تمامی فلسطینیان است: بر خلاف سایر جنبشهای معاصر فلسطینی که بر گروه مشخصی از فلسطینیان و منافع این گروه خاص تمرکز دارند، جنبش بایکوت حقوق تمامی فلسطینیان را به یکسان در اولویت قرار میدهد. رهبران سنتی جنبشهای فلسطینی هرگز حاضر نبودند منافع پناهندگان فلسطینی یا شهروندان اسرائیلی را بر منافع افراد تحت حاکمیت فلسطینیان ترجیح دهند. در نتیجه پیمان اسلو منافع این دو گروه از فلسطینیان را بیش از همه در معرض خطر قرار داد. نظر سنجیها نشان میدهند که اقبال عمومی فلسطینیان به تلاشهای جنبش بایکوت برای مقابله با اسرائیل معادل ۸۶% و بیشتر از حمایتی است که تمامی جنبشهای فلسطینی دیگر نظیر حماس، فتح یا دیگر گروههای سیاسی از آن بهره مندند .
۳ – فاقد رهبری مرکزی است: جنبش بایکوت بر مبنای اصول و تاکتیکهایی بنا نهاده شده است که به نحو عمومی در جوامع مدنی سرتاسر جهان قابل اجرا هستند. هیچ کس خاصی این جنبش را اداره نمیکند و هر شخصی میتواند در فعالیتهای آن سهیم شود. جوامع مختلفی در کارولینای شمالی، مصر، مالزی و یا اسکاتلند میتوانند به نحو مستقل و خود انگیخته نگرانیهایشان دربارۀ اشغال فلسطین بدست اسرائیل را نشان دهند. ماهیت فقدان مرکزیت جنبش پیش بینی گامهای بعدی و متوقف ساختن آن را دشوارتر میسازد .
۴ – برنامه عمل روشنی دارد: مردم بسیاری در سرتاسر جهان نگران مساله فلسطین هستند و دوست دارند کاری برای تغییر اوضاع انجام دهند، ولی راهی پیشرویشان نیست. جنبش بایکوت یک راه حل ارائه میدهد. در گذشته مردم آمریکا در تظاهرات پراکندهای علیه اسرائیل شرکت میکردند. به عنوان مثال وقتی منطقهای جدید از کرانه غربی رود اردن بدست اسرائیل اشغال میشد؛ اما مردم از این که فقط مشتهایشان را علیه کنگره تکان دهند خسته شده بودند. با این حال تظاهراتهای مردمی بعد از جنبش بایکوت کم نشدهاند، بلکه بیشتر شدهاند و مهم تر این که جنبش بایکوت درکنار این تظاهرات، سبب تغییر در عقاید عمومی اهالی ایالات متحده شده است؛ مخصوصاً در بین جمعیت پیشرو. در آینده همین مساله میتواند به عنوان بنیادی برای شکلگیری کنگرهای عمل کند که کمتر مدافع حقوق اسرائیل باشد .
۵ – دلیل وجود آن هر روز پررنگتر میشود: جنبش بایکوت پاسخی به نقض حقوق فلسطینیان از جانب اسرائیل است. در مقطع فعلی با وجود اشغالی که هنوز هم گستردهتر میشود و دولت دست راستیای که بر ادامه اشغال پای میفشرد، وجود جنبش بایکوت ضروریتر است. وقتی که مذاکرات صلح در واقع اقدامات اشغالگرانه بودند، وقتی مذاکرات صلح انگار به نقیضه خود بدل شده بودند، بسیاری میگفتند که روند مذاکرات باید طی شود، حالا روند مذاکرات طی شده و تنها چیزی که باقی مانده واقعیت آپارتاید است؛ چیزی که اعمال فشار بر اسرائیل برای تغییر رویهاش را ضروری میسازد. اسرائیل برای پایان دادن به جنبش بایکوت تنها یک راه پیشروی دارد، به خواستههای آن تن دهد و دلیل وجودی جنبش را بی معنا سازد . (http://tarjomaan.com/vdcd.o052yt0sja26y.html)
از موفقیت های بزرگ این جنبش می توان به بیرون کشیدن تمام سهام شرکت چند ملیتی فرانسوی “ویولا” از رژیم صهیونیستی و فروش آن اشاره کرد. این اقدام باعث خسارت میلیاردها دلاری در قراردادهای شهرداری و عمرانی رژیم صهیونیستی شد. در پی این موضوع شرکت مخابراتی چند ملیتی فرانسوی “اورنج” نیز در ماه ژوئن اعلام کرد که قصد دارد روابط خود با اسرائیل را پایان دهد و به همین دلیل قرارداد خود با اسرائیل را اصلاح کرد تا به جای پایان همکاری در سال ۲۰۲۵، این همکاری در سال ۲۰۱۷ به پایان برسد. از دیگر موفقیت های این جنبش در سال ۲۰۱۵، تصمیم اتحادیه اروپا برای برچسب گذاری بر روی محصولات تولیدی رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی برای پخش در بازارهای اروپایی داشت، این اقدام باعث می شود خریداران اروپایی، از اسرائیلی بودن و محل تولید آن کالاها آگاه شوند. تصمیم فدراسیون ۲۰۰ هزار نفری کارگران آمریکایی در ماه نوامبر برای حمایت از جنبش جهانی تحریم اسرائیل و همچنین تصمیم کنفدراسیون ۳۲۵ هزار نفری ، اتحادیه های تجاری کبک کانادا برای تحریم فرهنگی و تحریم تجاری اجناس اسرائیلی نیز از دیگر موفقیت های بزرگ این جنبش ضد اسرائیلی است. همچنین کاهش صنعت گردشگری رژیم صهیونیستی به ویژه کاهش گردشگران اروپایی نیز یکی از تاثیرات غیر مستقیم جنبش جهانی تحریم اسرائیل محسوب می شود . (www.qodsna.com)
مقابله اسرائیل با بی.دی.اس
توجه گسترده رسانههای جهانی و تحریم موجود از سوی برخی شرکتها و تجمعات بزرگ آکادمیک بر ضد فعالیتهای رژیم اسرائیل باعث ناراحتی سران رژیم صهیونیستی شده است. آنها از فقدان موقعیت جهانی خود وحشتزده هستند. رژیم صهیونیستی برای مقابله با این جنبش و فعالان آن دو استراتژی مرتبط با هم در پیش گرفته است: اول سرکوب داخلی و دوم تحریک متحدان خارجی بر ضد آن. کنست رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۱ قانونی موسوم به قانون تحریم را به تصویب رساند، این قانون از سوی دادگاه عالی رژیم صهیونیستی در آوریل سال ۲۰۱۵ بر ضد تمام کسانی که خواستار تحریم اسرائیل هستند، به تصویب رسید. این قانون اجازه تعقیب قانونی و درخواست غرامت از کسانی که هویت اسرائیل داشته و خواستار تحریم آن به هر شکلی هستند را میدهد. قانون مذکور همچنین به وزیر امور مالی اسرائیل حق میدهد تحریمهای اقتصادی بزرگی بر ضد مؤسسات اسرائیلی که خواستار تحریم این رژیم هستند، اعمال کنند. علاوه بر این که رژیم اسرائیل روند سرکوبگری مستمری را بر ضد فعالان این جنبش در پیش گرفته و فعالیتهای اطلاعاتی و جاسوسی در تعقیب و رصد آنها را افزایش داده است. این رژیم همچنین سفارتخانههای خود در تمامی نقاط مختلف دنیا را برای مقابله با روند رو به رشد بومی و بینالمللی جنبش بی.دی.اس بسیج کرده است. اسرائیل همچنان سعی دارد از متحدان خود در آمریکا و اروپا در این راستا کمک بگیرد و تحرکات حقوقی گستردهای را بر ضد رویکردهای تحریم اسرائیل دنبال کرده و سعی دارد قوانینی را برای جرم شناختن آن به تصویب برساند. تمامی این اقدامات برای کاستن از تاثیر تحریم اسرائیل و منصرف کردن گروه های مختلف برای ورود به این روند است .
سرکردگان رژیم صهیونیستی از راست گرایان گرفته تا راست گرایان افراطی بر روی مجموعه تحریک های انجام شده بر ضد رویکرد بین المللی تحریم رژیم صهیونیستی و عدم سرمایه گذاری در این کشور و اعمال تحریم بر ضد آن متفق القول هستند .
مقامات صهیونیست یک دیدگاه مشخص در مورد این جنبش دارند که همان ضرورت از بین بردن این رویکرد قبل از تحقق اهداف آن در رسیدن به آزادی و مساوات و عدالت است. تمامی این صهیونیست ها اعتقاد دارند که بی.دی.اس خطری استراتژیک برای رژیم خشونت طلب اسرائیل است که متشکل از اشغالگری و آپارتاید و استعمار است. سیاست هایی که از سوی موسسات حاکم رژیم صهیونیستی از زمان موجودیت این رژیم در سرزمین های اشغالی دنبال شده است. در همین راستا کنفرانسی از سوی روزنامه راست گرای صهیونیستی یعنی یدیعوت آحارونوت در تاریخ ۲۸ مارس ۲۰۱۶ تحت عنوان “بی.دی.اس را متوقف کنید” برگزار شد. تمامی وزرا و سرکردگان افراط گرای رژیم صهیونیستی با شرکت در این اجلاس از لحنی تحریک آمیز بر ضد بی.دی.اس استفاده کردند، لحنی که تا حد زیادی با رویکردهای مبارزه با آپارتاید در آفریقای جنوبی شبیه بود .
در سی و یکم ماه می سال ۲۰۱۶، اسرائیل کنفرانسی یک روزه با عنوان سفرا علیه بی.دی.اس- نشست بین المللی در سازمان ملل برگزار کرد. سخنرانان این نشست همه از افراط گرایان حامی اسرائیل بودند که از بی.دی.اس به عنوان یک اقدام سیاسی انتقاد جدی کرده و فعالان آن را به عنوان حامیان یهودستیزی محکوم کردند. دانی دانون، نماینده راست گرای اسرائیل در سازمان ملل بی.دی.اس را تجسم مدرن یهودستیزی خواند. این کنفرانس کاملا یک طرفه بوده و حمایت مالی آن نیز از سوی چند سازمان پیشگام یهودی صورت گرفته بود. نزدیک به یک هزار و ۵۰۰ نفر به این نشست دعوت شده بودند که همگی رویکردی منفی به بی.دی.اس داشتند. در بیانیه پایانی کنفرانس آمده: «جنبش بی.دی.اس به تلاش های خود برای مشروعیت زدایی از اسرائیل ادامه می دهد. آنها در حال جذب حمایت فوق العاده در دانشگاه های مختلف در سراسر جهان هستند و هم زمان اقدامات خود را در سطح محلی، برای تحریم دولت یهود ادامه می دهند.» همین بیانیه پیشرفت بی.دی.اس به عنوان یک جنبش مستقل در سطح جهانی را نشان می دهد که خود را ه جنبش ملی فلسطین می بیند. باید مشخص شود که کنفرانس ضد بی.دی.اس، کنفرانسی از سوی سازمان ملل نبوده است. این کنفرانس تنها از سوی نماینده اسرائیل در سازمان ملل میزبانی شد و فقط به وی اجازه داده شده بود که از سازمان ملل به عنوان محل برگزاری استفاده کند. نام این کنفرانس به نوعی فریبنده بود و این را در ذهن تداعی می کرد که این نشست اقدام جمعی از سوی جامعه بین المللی یا حداقل از سوی دول غربی است. اما در حقیقت چندین دولت اروپایی که به طور معمول حامی اسرائیل هستند مانند سوئد، ایرلند و حتی هلند اخیرا به طور رسمی اعلام کرده اند که حمایت از بی.دی.اس، یک اقدام سیاسی مشروع است و باید در چارچوب آزادی بیان با آن برخورد شود. بدون شک اسرائیل و بازیگران جامعه مدنی حامی اسرائیل به طرق مختلف سعی کرده اند که کمپین تخریب بی.دی.اس را پیش ببرند .
علاوه بر اینها متحدان اسرائیل به دنبال تصویب قوانینی هستند تا فعالیتهای تحریم آکادمیک رژیم صهیونیستی را در قالب یهودی ستیزی قرار داده و برای آنها مجازاتهایی وضع کنند ، مانند اتفاقی که در مارس گذشته در ایالت ایلینوی آمریکا افتاده است. آنها همچنین سعی دارند تحریم کالاهای اسرائیلی را نژادپرستی قلمداد کرده و آن را جرم به شمار آورند. یکی از دادگاههای فرانسه چنین حکمی صادر کرده است .
علاوه بر اقدامات رژیم صهیونیستی، متحدان غربی رژیم صهیونیستی هجمه تأثیرگذاری بر ضد شرکتها و مؤسسات تحریم کننده اسرائیل را آغاز کرده و رویکرد تقابل بینالمللی با آن را دنبال میکنند. به عنوان مثال شیلدون ادلسون میلیاردر آمریکایی – صهیونیستی معروف تلاش زیادی برای توقف رویکرد تحریم اسرائیل در آمریکا از طریق تأثیرگذاری بر مقامات سیاسی و مالی واشنگتن را آغاز کرده است. مثال بعدی درخصوص اینگونه اقدامات “اندرو کومو” فرماندار نیویورک است. وی اخیرا تدابیر و سیاستهای جدیدی در حمایت از رژیم صهیونیستی و سیاستهای نژادپرستانه و سرکوبگرایانه این رژیم جعلی اتخاذ کرده و دستور تحریم تمامی افراد و طرفهایی را داده که اقدام به تحریم رژیم صهیونیستی میکنند و عضو جنبش “بی.دی.اس” هستند .
ورای همه این بحث ها، تلاش برای تخریب جنبش بی.دی.اس نشان دهنده تحولی چشم گیر در میدان جنگ اسرائیل و فلسطین است. جنگ این دو از یک مبارزه مسلحانه تبدیل به یک مبارزه سمبلیک و نرم شده است که در آن مشروعیت سیاست ها و رویه های اسرائیل با تحریم فعالیت های اقتصادی، فرهنگی و آکادمیک این رژیم منحوس نشانه گرفته شده است. این تحول را باید به فال نیک گرفت .
نتیجه گیری
رشد روز افزون و همه جانبه جنبش بایکوت و تحریم اسرائیل در سراسر جهان و به ویژه در کشورهای غربی تبدیل به یکی از اصلی ترین نگرانی های مقامات اسرائیل شده است. آنها از این روند افزایشی وحشت زده شده و نگرانی آنها از پوشش تبلیغاتی روبه رشد این جنبش است که از سوی رسانههای مختلف و مؤثر بعضا غربی حمایت می شود. همین روند افزایش تبلیغات سهم بسزایی در معرفی بهتر و بیشتر جنبش، اهداف و راهبردهای آن داشته و از همین طریق می تواند به جذب عناصر بیشتر و تاثیرگذاری فزونتر برسد. بارها دیده شده است که تحولات کنونی امکان تسلیم سازی اسرائیل در برابر مطالبات مردم فلسطین را دارا نیست، اما شاید بتواند منشا مهمی برای تقویت دستاوردها باشد؛ تا بدین وسیله بتوان برنامه ریزی های آینده را طوری رقم زد که بتواند بر تصمیم سازی های اسرائیل موثر بوده و فعالیت ها و اقدامات حمایتی شرکت های خارجی و به ویژه اروپایی در شهرک سازی های کرانه باختری را محدود سازد. اسرائیل به خوبی می داند که با روند افزایشی حمایت از جنبش بی.دی.اس در جهان به سختی خواهد توانست نگرانی های سرمایه گذاران خارجی را کاهش دهد و این روند موجب کاهش ارزش شرکت های مورد نظر شده و موجب تحریم بیشتر اسرائیل می شود چر اکه شرکت های بیشتری به سمت تحریم اسرائیل خواهند رفت؛ مخصوصا اینکه این شرکت ها احساس کنند که با ایجاد مناسبات و روابط تجاری با اسرائیل تحت پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت .
موفقیتهای متوالی جنبش بی.دی.اس در ابعاد اقتصادی و آکادمیک نیز به افزایش تمرکز و پوشش خبری و تبلیغاتی در رابطه با فعالیتهای این جنبش و دستاوردهای آن منجر شده و این موضوع شاخص بزرگی از موفقیت جنبش به شمار میرود. روند مستمر و روزافزون پوشش تبلیغاتی میتواند به صورت تدریجی به نتایج زیر منجر شود :
– افزایش نابسامانی در برخی شرکتهای اسرائیلی و امکان بروز اختلال در آنها .
– قدرت جنبش برای تحمیل برنامههای کاری خود در ابعاد بینالمللی .
– افزایش آگاهی مردم و توسعه بسیج عمومی در تحریم رژیم صهیونیستی و جذب فعالان جدید .
– ارائه تمرکز بیشتر برای جنبش تحریم اسرائیل و تشویق شرکتهای بیشتر به تحریم این رژیم .
اسرائیل اقداماتی را علیه این جنبش ترتیب داده است؛ اما تمامی اقدامات رژیم صهیونیستی تاکنون موفق به توقف روند تحریم اسرائیل از سوی برخی مؤسسات و شرکتهای اروپایی و آمریکایی و آسیایی نشده است. بنابراین افزایش روند تحریم اسرائیل به این معنا است که اشغالگری برای اسرائیلیها هزینه بیشتری خواهد داشت و این روند میتواند به تغییر قواعد بازی در ابعاد داخلی منتهی شود. از طرفی تراکم مبارزات جنبش بی.دی.اس، رژیم اسرائیل و متحدان آن را به افزایش حمله بر ضد آن واداشته است، به ویژه اگر این تحریم از ناحیه اقتصادی برای اسرائیل هزینه آور باشد. این رویکرد میتواند خسارتهایی برای بی.دی.اس به بار آورد. به خوبی می توان مشاهده کرد اسرائیل و متحدان غربی آن تا حدی در این امر موفق هم بوده اند چراکه با اتهاماتی مانند یهودی ستیزی، مظلوم نمایی از یهودیان به وجهه این جنبش آسیب وارد کرده و باعث پراکندگی حامیان این جنبش می شوند.اعلام اجلاس هرتزلیا در سال ۲۰۱۶در اینکه bds یک تهدید جدی است که اسرائیل باید مقابله با آن را در اولویت قرار دهد، عمق چالشی را نمایان می سازد که اسرائیل با آن روبرو است .
البته با وجود موفقیت روزافزون جنبش در ابعاد بینالمللی، تأثیرگذاری آن در عرصه داخلی فلسطین همچنان ضعیف است، این موضوع مهمترین نقطه ضعف جنبش مذکور در افزایش هزینه برای اشغالگری اسرائیل است. جنبش بی.دی.اس تاکنون در ایجاد جنبش مردمی در اراضی اشغالی سال ۱۹۶۷ که بازار انصاری مهمی برای کالاهای صهیونیستیبه شمار می رود، موفق نبوده است .
همچنین موفقیتهای اخیر اسرائیل در سرکوب برخی فعالان یا صدور برخی قوانین داخلی بر ضد تحریم اسرائیل ممکن است در قدرت این جنبش ایجاد تردید کند، اما باید گفت که جنبش تحریم اسرائیل توانسته بسیاری از دانشجویان و دانشگاهها و سندیکاهای کارگری و هنرمندان و مراکز اقتصادی در سطح دنیا را به نفع فواید تحریم رژیم اسرائیل قانع سازد.