به هر حال دلایل حمایت کشورمان از فلسطین مبتنی بر چند اصل است که به اختصار توضیح می دهیم.
۱- اصل اخوت انسانی: در بند ۱۶ اصل سوم قانون اساسی کشورمان آمده است: تنظیم سیاست خارجی کشور باید بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان باشد. لذا ما به عنوان یک ایرانی و به حکم انسان بودنمان وظیفه داریم که در برابر جنایاتی که امروزه در فلسطین اشغالی علیه بشریت و انسانیت صورت می گیرد از مظلومان فلسطینی دفاع کنیم.
۲- اصل غیرت و اخوت اسلامی: مسجدالاقصی به عنوان قبله اول مسلمین و محل عروج رسول اکرم(ص) در اشغال رژیم صهیونیستی است و در حال حاضر حضور اشغالگران صهیونیستی، جهانیان را از برکت های این سرزمین محروم ساخته و آن را به مرکزی برای جنگ و ستم و اشغالگری و خونریزی و تجاوز به ملت ها و تهدید کشورهای منطقه از جمله کشورمان و وسیله ای در جهت خدمت به استکبار تبدیل کرده و ده میلیون برادر دینی فلسطینی نیز بیش از ۶۰ سال است که زیر یوغ ظلم و ستم اشغال و سرکوب هستند. لذا طبیعی است که جهان اسلام نسبت به سرنوشت قبله نخستین خود یعنی بیت المقدس و میلیونها انسان مسلمان بی تفاوت نباشد و برای رهایی آن از چنگال اشغالگران و حامیان فرهنگ و تمدن مادی قیام کند.
۳- اصل حمایت از دین: جامعه غربی به منظور نفوذ در منطقه غنی خاورمیانه و چپاول انرژی آن، دین اسلام را با توجه به ماهیت ضد استکباریش ، مانع رسیدن به اهداف استعمارگرایانه خود دیده و لذا اقدام به تاسیس پایگاهی به نام رژیم صهیونیستی در این منطقه کرده تا علاوه بر دستیابی به منابع مادی این منطقه ، این دین را از میان برداشته و با ایجاد تفرقه و اختلاف در میان کشورهای اسلامی، اتحاد و یکپارچگی آنها را از بین ببرد. لذا یکی از فلسفه های وجودی اسرائیل، نابودی دین اسلام است و واجب است که برای حفظ دین مبین اسلام، در مقابل این توطئه شوم ایستاد و با آن مبارزه کرد چرا که اگر ما دست از یاری برادران فلسطینی برداریم در واقع به نابودی دین و جداسازی امت اسلامی که هدف اصلی استعمارگران است، کمک کرده ایم.
۴- اصل منافع ملی: ارائه حمایت های اقتصادی، سیاسی و تبلیغاتی در حد توان به ملت های مسلمان دیگر به خصوص فلسطین نه تنها با منافع ملی ما تعارض ندارد بلکه در راستای تامین منافع ملی ایران به حساب می آید، زیرا منافع ملی یک کشور فقط در مرزهای جغرافیایی آن محدود نمی شود. اسرائیل نیز که به دنبال تشکیل دولتی از نیل تا فرات بود از زمان تاسیسش، با ایجاد بحران و ناامنی در منطقه خاورمیانه مانع از سرمایه گذاری و رشد در این منطقه شده است و کشورهایی که در این منطقه قرار دارند با وجود اینکه روی طلای سیاه نشسته اند، بخاطر این بحران، رشد متناسب با منابع مادی خود را نداشته اند و جزء کشورهای جهان سوم محسوب می شوند. این ناامنی در ایران نیز باعث بالارفتن هزینه های امنیتی شده و بخشی از درآمدی که باید صرف رشد و آبادانی و ساخت کشور بشود، صرف مسائل امنیتی می شود. یعنی در واقع وجود بسیاری از مشکلات اقتصادی و عقبماندگی خاورمیانه به خاطر نبود امنیت است چرا که هرجا که ناامنی باشد خود به خود بسترهای سرمایهگذاری و رشد در آن از بین خواهد رفت و ناچار سرمایهگذار ها به جایی دیگر سوق داده خواهند شد که امنیت باشد. وجود اسرائیل این کارکرد را برای غرب و آمریکا دارد که علاوه بر اهرم فشار آنها بر کشورهای منطقه، سرمایهگذاریها را نیز به سوی آمریکا و غرب سوق میدهد و مانع از رشد اقتصادی خاورمیانه میشود. امام خمینی(ره) نیز به همین دلیل، ریشههای عقبماندگی و مشکلات اقتصادی خاورمیانه، منطقه و ایران را در وجود اسرائیل می داند و میگوید: «سران کشورهای اسلامی باید توجه داشته باشند که این جرثومه فساد را که در قلب کشورهای اسلامی گماشته اند تنها برای سرکوبی ملت عرب نیست بلکه خطر و ضرر آن متوجه همه خاورمیانه است. نقشه، استیلا و سیطره صهیونیسم بر دنیای اسلام و استعمار بیشتر سرزمین های زرخیز و منابع سرشار کشورهای اسلامی است.» لذا برای اینکه این منطقه رشد و توسعه یابد و امنیت در آن برقرار باشد، بایدرژیم صهیونیستی از آن حذف شود و ما در واقع با کمک به فلسطینیان که در خط مقدم جبهه قرار گرفته اند ، هم مانع از توسعه طلبی و اشغال زمینهای بیشتر از سوی این رژیم می شویم و هم خط مقدم کشورهای منطقه و جهان اسلام را تقویت می کنیم.
۵- اصل کسب نفوذ سیاسی در منطقه: منافع ملی ایران به عنوان یکی از قدرتمندترین و با نفوذترین کشورهای خاورمیانه که دارای موقعیت استراتژیکی است، ایجاب می کند نسبت به مسائل به وجود آمده در منطقه بی تفاوت نماند و نفوذ حیاتی خود را بر اساس توسعه رابطه با جوامع مسلمان گسترش دهد، چراکه گسترش حوزه نفوذ در منطقه در حفظ امنیت ملی تاثیرگذار است و اگر در چند سال اخیر، دشمن تهدید به حمله نظامی می کند ولی قادر به اجرای آن نیست، این مساله بر می گردد به وجود حوزه نفوذ گسترده منطقه ای و ناتوانی دشمن در مقابله با واکنشها در جبهه های متعدد.
در واقع دولت ها به میزان هزینه هایی که در کشورهای دیگر صرف می کنند از توان و قدرت تصمیم گیری و تاثیرگذاری بیشتری نیز در آینده آن کشورها و معادلات منطقه ای برخوردار می باشند.